top
داستان | واحد کار زمستان | آدم برفی و خرگوش

داستان | واحد کار زمستان | آدم برفی و خرگوش

کارگروه تربیتی پرتال جامع و تخصصی کودک، مهدکودک و خانواده: برای آشنایی با فصل ها داستان یکی از بهترین گزینه هاست . در این پست داستانی در مورد آدم برفی و خرگوش آورده شده است.

داستان | واحد کار زمستان | آدم برفی و خرگوش

هوا آرام آرام گرم می‌شد و تمام برف‌هایی که روی دشت‌ها بود آب می‌شد. مامان خرگوشه تصمیم گرفت با دوتا خرگوش کوچولوهاش بره به دشت و برای ناهار امروز گوجه فرنگی جمع کنه. اون‌ها سبدشونو برداشتند و رفتند، وقتی رسیدند کنار بوته گوجه فرنگی یک دفعه دیدند یه آدم برفی اونجاست و کمک می‌خواد!

یکی از خرگوش کوچولو‌ها از غصه رفت پشت مامانش، اما خرگوش کوچولوی دومی وقتی دید کرم کوچولو دماغ هویجی آدم برفی رو برداشته رفت تا نگذاره که اون هویج رو با خودش ببره.

خلاصه که خرگوش کوچولو دماغ هویجی رو پس گرفت و گذاشت رو دماغ آدم برفی، اون هم حسابی تشکر کرد و گفت: «حالا که هوا داره کم کم گرم می‌شه، منم کم کم آب می‌شم و می‌رم توی زمین.»

خرگوش کوچولو‌ها پرسیدن: «اونوقت دیگه نمیای بیرون؟»

آدم برفی گفت: «البته که میام، اما تا زمستون بعد که دوباره برف بیاد طول می‌کشه.»

بچه‌ها پرسیدن: «پس دماغت چی؟»

آدم برفی گفت: «وقتی هوا گرم شد دماغم شل شد و کرم کوچولو برش داشت، اما اگر الان دماغ هویجی من رو نمی‌گذاشتین سر جاش من نمی‌تونستم نفس بکشم و زود‌تر آب می‌شدم، ازتون ممنونم.»

خرگوش کوچولویی که به آدم برفی کمک کرد خیلی خوشحال شد، مامان خرگوشه هم با لبخند او را بوسید و گفت: «پس بهتره بریم خونه تا من با این گوجه‌ها یه آش خوشمزه بپزم تا بخورید و قوی بشید.»

 

والدین و مربیان گرامی میتوانید در فصل زمستان همراه کودک دلبندتان آدم برفی درست کنید و این داستان را بخوانید.  

 



مرتبه
مرتبه
نظر و تجربه خود را برای دیگران ثبت کنید

تبلیغات ویژه

تجربه مادرانه
شما میتوانید در مورد موضوع زیر بحث و تبادل نظر کنید و در قسمت نظرات تجربه خود را با مادران در میان بگذارید :
موضوع انتخاب شده :
جدا کردن اتاق فرزندان
تجربه خودرا بنویسید
تبلیغات